فرشته ای به نام خواهر اشکال نداره اینجا بشینم؟! بدون اینکه حرفی بزنم و یا نگاهش کنم با دست اشاره کردم که بشین. +ببخشید سیگار داری؟ نگاهم چرخید به سمتش، بیشتر از بیست سال بهش نمی خورد شایدم کمتر، با اخم گفتم: نه من سیگاری نیستم! منم نمیکشم! خنده ام گرفت: میخواستم بگم پس مرض داری میپرسی؟ ولی فرصت نداد: مامانم دیشب میگفت ماه دیگه تولد میثمه، براش یک گوشی بگیریم! زل زد بهم: فکر بد نکنیها میثم دادشمه، ما وقت اون کار ها رو نداریم ! دوباره خنده ام گرفت، مگه من منبع
درباره این سایت